English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (3378 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to peck a hole in U با نوک سوراخ کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
notch U شکاف چوبخط سوراخ کردن
notches U شکاف چوبخط سوراخ کردن
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
puncture U سوراخ کردن پنچر شدن
puncture U سوراخ کردن شکست
punctured U سوراخ کردن پنچر شدن
punctured U سوراخ کردن شکست
punctures U سوراخ کردن پنچر شدن
punctures U سوراخ کردن شکست
puncturing U سوراخ کردن پنچر شدن
puncturing U سوراخ کردن شکست
drill U سوراخ کردن چاه کندن
drill U سوراخ کردن
drilled U سوراخ کردن چاه کندن
drilled U سوراخ کردن
drills U سوراخ کردن چاه کندن
drills U سوراخ کردن
pool U سوراخ کردن
pooled U سوراخ کردن
pools U سوراخ کردن
rupture U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
ruptures U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
rupturing U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
stick U سوراخ کردن نصب کردن
punch U منگنه کردن سوراخ کردن
punch U سوراخ کردن
punch U مهر کردن سوراخ
punch U سوراخ ایجاد کردن
punched U منگنه کردن سوراخ کردن
punched U سوراخ کردن
punched U مهر کردن سوراخ
punched U سوراخ ایجاد کردن
punches U منگنه کردن سوراخ کردن
punches U سوراخ کردن
punches U مهر کردن سوراخ
punches U سوراخ ایجاد کردن
slot U سوراخ کردن شکاف کوچک
slots U سوراخ کردن شکاف کوچک
slotting U سوراخ کردن شکاف کوچک
perforate U سوراخ کردن
perforate U سوراخ کردن نفوذ کردن
perforates U سوراخ کردن
perforates U سوراخ کردن نفوذ کردن
perforating U سوراخ کردن
perforating U سوراخ کردن نفوذ کردن
riddle U سوراخ سوراخ کردن
riddles U سوراخ سوراخ کردن
penetrate U رخنه کردن سوراخ کردن
penetrated U رخنه کردن سوراخ کردن
penetrates U رخنه کردن سوراخ کردن
jab U خنجر زدن سوراخ کردن
jabbed U خنجر زدن سوراخ کردن
jabbing U خنجر زدن سوراخ کردن
jabs U خنجر زدن سوراخ کردن
peck U بانوک سوراخ کردن
pecked U بانوک سوراخ کردن
pecking U بانوک سوراخ کردن
pecks U بانوک سوراخ کردن
pierce U سوراخ کردن
pierces U سوراخ کردن
boring U سوراخ کردن
gore U سوراخ کردن
gored U سوراخ کردن
gores U سوراخ کردن
goring U سوراخ کردن
incising U سوراخ کردن
delve U سوراخ کردن
delved U سوراخ کردن
delves U سوراخ کردن
delving U سوراخ کردن
stab U سوراخ کردن
stabbed U سوراخ کردن
stabs U سوراخ کردن
prong U باچنگ ک سوراخ کردن
prongs U باچنگ ک سوراخ کردن
tusk U سوراخ کردن یا کندن
tusks U سوراخ کردن یا کندن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
impale U سوراخ کردن احاطه کردن
impaled U سوراخ کردن احاطه کردن
impales U سوراخ کردن احاطه کردن
impaling U سوراخ کردن احاطه کردن
thrust U سوراخ کردن رخنه کردن در
thrusting U سوراخ کردن رخنه کردن در
thrusts U سوراخ کردن رخنه کردن در
scuttle U سوراخ کردن
scuttled U سوراخ کردن
scuttles U سوراخ کردن
scuttling U سوراخ کردن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
bore U سوراخ کردن
bore U وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
bores U سوراخ کردن
bores U وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
stave U شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
spit U سوراخ کردن تف انداختن
Other Matches
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
to burn a hole U سوراخ کردن
to pick a hole in U سوراخ کردن
broaches U سوراخ کردن
to break open U سوراخ کردن
broach U سوراخ کردن
broached U سوراخ کردن
to poke a hole in any thing U سوراخ کردن
steek U سوراخ کردن
foraminate U سوراخ کردن
to set abroach U سوراخ کردن
broaching U سوراخ کردن
transfix U سوراخ کردن
wear a hole in U سوراخ کردن
to punch a hole in U سوراخ کردن
to drill through U سوراخ کردن
broaching U سوراخ کردن قایق
back drill U از پشت سوراخ کردن
to tear a hole in U سوراخ یا پاره کردن
burring U بامته سوراخ کردن
burrs U بامته سوراخ کردن
hollow forge U سوراخ کردن گرم
spits U سوراخ کردن تف انداختن
pertusion U عمل سوراخ کردن
burr U بامته سوراخ کردن
lack vt U با گلوله سوراخ کردن
burred U بامته سوراخ کردن
To bark up the wrong tree. <idiom> [سوراخ دعا را گم کردن]
broaches U سوراخ کردن قایق
broach U سوراخ کردن قایق
gride U سوراخ کردن فرورفتن
transfixion U عمل سوراخ کردن
lancinate U بانیزه سوراخ کردن
broached U سوراخ کردن قایق
precision bore U سوراخ کردن دقیق
peep U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeping U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
unkennel U از سوراخ یا لانه بیرون کردن
back drilling attachment U تجهیزات سوراخ کردن از پشت
loopholes U سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
pinhole U سوراخ کردن برای گوشی یاز
loophole U سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
borer U هرچیزیکه وسیله سوراخ کردن باشد
fraise U گشادتر کردن سوراخ اره مدور
karatonyxis U عمبل اب مرواریدبوسیله سوراخ کردن قرنیه
concrete coring drill U مته برای سوراخ کردن هسته بتن
jackhammer U مته دستی مخصوص سوراخ کردن سنگ
lanciation U سوراخ کردن یا تیر کشیدن دردتیر کشنده
gimlet U سوراخ کردن مته کردن
gimlets U سوراخ کردن مته کردن
penetract U رخنه کردن سوراخ کردن
trepanation U مته حفاری معدن وجراحی بامته سوراخ کردن
to prick at something U بچیزی سوزن یا تیغ زدن چیزیرا کمی سوراخ کردن
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
grid U دریچه سوراخ سوراخ
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
grids U دریچه سوراخ سوراخ
swage block U قالب سوراخ سوراخ
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
bottoming reamer U وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
acupunctuate U با سوزن سوراخ کردن سوزن فروکردن
thirl U سوراخ
cribriform U سوراخ سوراخ
openings U سوراخ
opening U سوراخ
punch U سوراخ کن
slotting U سوراخ
slots U سوراخ
slot U سوراخ
broaching U سوراخ کن
leaked U سوراخ
broaches U سوراخ کن
lace U پر از سوراخ
leaks U سوراخ
laces U پر از سوراخ
spy hole U سوراخ
punches U سوراخ کن
broached U سوراخ کن
taphole U سوراخ
broach U سوراخ کن
punched U سوراخ کن
peep hole U سوراخ
waterhole U سوراخ
mure U سوراخ
edge perforated U لب سوراخ
fenestra U سوراخ
looped U سوراخ
foramen U سوراخ
loop U سوراخ
finger hole U سوراخ
meshing U سوراخ
meshes U سوراخ
mesh U سوراخ
hole U سوراخ
waterholes U سوراخ
loops U سوراخ
drill hole U سوراخ
holing U سوراخ
imperforate U بی سوراخ
pecker U سوراخ کن
foraminiferous U سوراخ سوراخ
foraminated U سوراخ سوراخ
holes U سوراخ
outage U سوراخ
boring U سوراخ
abroach U سوراخ
pertusion U سوراخ
tap U سوراخ
puncture U سوراخ
borehole U سوراخ
piercer U سوراخ کن
overture U سوراخ
eyelet U سوراخ
tapped U سوراخ
pigenhole U سوراخ
punctulate U سوراخ سوراخ
pitting U سوراخ سوراخ
punctured U سوراخ
perforation U سوراخ
alveolar U سوراخ سوراخ
pumiceous U سوراخ سوراخ
holed U سوراخ
boreholes U سوراخ
outages U سوراخ
punctures U سوراخ
tapping U سوراخ
puncturing U سوراخ
broacher U سوراخ کن
overtures U سوراخ
awl U سوراخ کن
pinking U سوراخ
eyelets U سوراخ
orifice U سوراخ
leak U سوراخ
columbarium U سوراخ
orifices U سوراخ
perforator U سوراخ کن
the eye of the needle U سوراخ سوزن
the two nostrils U دو سوراخ بینی
drilled grout hole U سوراخ تزریق
buttonholed U سوراخ دکمه
buttonhole U سوراخ دکمه
plugging U سوراخ گیره
snuffer U سوراخ بینی
deep hole drilling U سوراخ عمیق
grout hole U سوراخ تزریق
manhole U سوراخ ادم رو
perforated U سوراخ دار
spat U سوراخ کرد
imperforable U سوراخ نشدنی
buttonholes U سوراخ دکمه
weak square U حفره سوراخ
feed hole U سوراخ پیش بر
auger U زمین سوراخ کن
foot hole سوراخ پائینی
foxholes U سوراخ روباه
foxhole U سوراخ روباه
f. of the ear U سوراخ گوش
eyebolt U پیچ سر سوراخ
buttonholing U سوراخ دکمه
plug U سوراخ گیره
ticket punch U بلیت سوراخ کن
manholes U سوراخ ادم رو
perforated U سوراخ شده
burrow U سوراخ زیرزمینی
basic hole U سوراخ مقدماتی
ventage U سوراخ باد
thumbhole U سوراخ شستی
burrowing U سوراخ زیرزمینی
borehole U سوراخ مته
slot U سوراخ طویل
slot U درج یک شی در سوراخ
pore fungus U اغاریقون پر سوراخ
slots U سوراخ طویل
slots U درج یک شی در سوراخ
index hole U سوراخ شاخص
diameter of bore U قطر سوراخ
of proof U سوراخ نشدنی
anuses U سوراخ کون
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com